ارتقای یک زبان، قرنها یا حتی بیشتر زمان میبرد. این فرایندی کند، طولانی، پیوسته، پیچیده و طبیعی است. اردو زبانی زنده و پویاست که در سراسر جهان حدود ۲۵۰ تا ۳۰۰ میلیون نفر به آن سخن میگویند. اردو نهتنها زبان ارتباطی رایج در پاکستان است، بلکه جمعیت عظیمی در هند نیز به آن وابستهاند. خطی که در آن اردو به رشته تحریر درمیآید، نستعلیق است که از خط نسخ عربی منشأ میگیرد. واژگان اردو عمدتاً از زبان عربی و همچنین فارسی و ترکی ریشه میگیرند.
اردو شاخهای از زبان هندی است که از قرن هشتم تا سیزدهم میلادی از شکلی از زبان آپَراَسَ نشأت گرفت که خود برگرفته از زبان شورسینی (Shauraseni) بوده است؛ این زبان میانهای از خانوادهی زبانهای هندوآریایی است که زبانهایی چون پنجابی نیز از آن منشأ گرفتهاند. با ورود مسلمانان از حدود ۸۰۰ میلادی، واژگان عربی، فارسی و تا حدی ترکی وارد گویشهای محلی شدند.
گرچه دربارهی اینکه آیا اردو از پنجاب، دکن یا سند آغاز شد اختلاف نظرهایی وجود دارد، اما نظریهای که میگوید اردو در قرون یازدهم و دوازدهم میلادی از گویشهایی چون برجبهشا، میواتی، کهری بولی و هریانی در اطراف دهلی شکل گرفت، قابلقبولتر است. از آنجایی که در آن زمان پنجاب تا دهلی گسترده بود، میتوان گفت اردو ریشه در آن منطقه دارد.
شاعر و صوفی بزرگ، امیر خسرو (۱۲۵۳–۱۳۲۴)، به زبانی سخن میگفت و مینوشت که آن را «هندوی» مینامید؛ همان زبانی که چند قرن بعد در دوران استعمار «هندوستانی» نام گرفت. حدود ۶٪ از ریشههای واژگان و افعال اردو از پراکرت و سانسکریت گرفته شدهاند. تأثیر فارسی و عربی بر رشد اردو بسیار زیاد بوده است.
واژهی «اردو» از واژهی ترکی «اوردو» یا «اوردا» به معنای لشکر گرفته شده است که منبع واژهی انگلیسی «horde» نیز هست. با این حال، این به آن معنا نیست که اردو به زبانهای ترکی شبیه است. واژگان ترکی بهصورت مستقیم وارد اردو نشدهاند، بلکه از طریق فارسی – که خود واژگان ترکی، عربی و چغتایی را جذب کرده – به اردو وارد شدهاند. از آنجا که هم اردو و هم ترکی واژگان مشابهی را از فارسی و عربی گرفتهاند، در تلفظ برخی واژهها شباهتهایی میان آنها دیده میشود.
تأثیر زبان عربی بر این منطقه با ورود مسلمانان به شبهقاره هند آغاز شد. پس از آن، با استقرار سلسلههای ترک و فارسی، زبان فارسی نفوذ بیشتری یافت و بر زبان در حال شکلگیری اردو تأثیر گذاشت.
برای نخستینبار غلام همدانی مصحفی در سال ۱۷۸۰ واژهی «اردو» را برای این زبان بهکار برد؛ زبانی که از قرن سیزدهم تا هجدهم «هندی» نامیده میشد. اردو با نامهای دیگری نیز شناخته میشد، از جمله «دهلوی» و «هندوی». در شکل نوشتاری، از خط فارسی استفاده میکرد که هم توسط هندوها و هم مسلمانان استفاده میشد. این روند تا سال ۱۸۳۷ ادامه داشت، زمانی که اردو جایگزین فارسی بهعنوان زبان رسمی در کنار انگلیسی شد.
در خارج از شبهقاره، زبان اردو حامیانی نیز داشت. با تحت استعمار بودن هند توسط بریتانیا، سیاستهایی که تمرکز بر کنار زدن زبان فارسی داشت، موجب تقویت زبان اردو شد. اما در شمال غرب هند، جوامع ادبی خواستار استفاده از خط محلی دیواناگری بودند. این زبان، که معادل ادبی هندی نام گرفت، در سال ۱۸۸۱ جایگزین اردو بهعنوان زبان رسمی ایالت بیهار شد. این رویداد باعث شکلگیری یک تقسیمبندی فرقهای شد؛ هندوها به هندی و مسلمانان به اردو روی آوردند. این تمایز با استقلال هند و پاکستان، به یک مرز رسمی زبانی تبدیل شد.
گرچه اردو و هندی از نظر گرامر و آواشناسی بسیار شبیهاند، تفاوت اصلی آنها در واژگان و خط نوشتاری است. هندی واژگان خود را عمدتاً از سانسکریت و اردو از فارسی و عربی میگیرد. همچنین هندی از خط دیواناگری استفاده میکند و اردو از خط عربی-فارسی به سبک نستعلیق.
اردو زبان ملی و رسمی پاکستان است و سنت ادبی غنی دارد؛ از قرن هفدهم در قالب شعر و از قرن نوزدهم در قالب نثر. اردو علاوهبر پاکستان، در بخشهایی از هند، خاورمیانه، نپال، بنگلادش، برمه و دیگر مناطق جهان نیز صحبت میشود. در هند، بیشتر اردو زبانان در شهرهایی که روزگاری مراکز قدرت بودند زندگی میکنند، از جمله حیدرآباد، بوپال، کشمیر، دهلی و اوتار پرادش.
از نظر سیستم نوشتاری، اردو از خط نستعلیق استفاده میکند که نسخهای اصلاحشده از خط فارسی و شاخهای از خط عربی است. همین خط در نگارش پشتو، فارسی، پنجابی و کشمیری نیز استفاده میشود.
نویسنده: محمد علی پاشا
نظر شما